روانشناسی رنگ ها در تبلیغات ، بازاریابی و برندینگ چه تأثیری دارد؟
آیا میدانید روانشناسی رنگ چیست؟ روانشناسی رنگ یکی از مهمترین کارهای برای متقاعدسازی مخاطبان برای خریداری محصولات ما است؛ ازاینرو این موضوع یکی از جالبترین و بحثبرانگیزترین جنبههای بازاریابی به شمار میآید.
روانشناسی رنگ بحث پیچیده و ریزنقشی است اما بااینحال در بازاریابی و برندینگ دارای اهمیت بالایی است و کارشناسان بازاریابی اهمیت زیادی برای آن قائلاند اما بسیاری از صاحبان برندها به این مسئله توجهی نمیکنند و رنگها را بر اساس علاقه خودشان برمیگزینند.
در این مقاله از سایت مهدی عراقی قصد داریم بگوییم روانشناسی رنگ چیست و در ادامه نحوه استفاده از آن را برایتان شرح دهیم.
روانشناسی رنگ چیست؟
بهصورت کلی روانشناسی رنگ میگوید چگونه استفاده از رنگهای مختلف روی درک مخاطب از برند ما تأثیرات متفاوتی میگذارد.
در بازاریابی و برندینگ، با استفاده از روانشناسی رنگ تلاش میشود تا روی دید مخاطبان از برند ما تأثیر گذاشت؛ این تأثیر میتواند صرفاً افزایش آگاهی از برند و ایجاد تصویری خوب از ما یا ترغیب او برای خرید باشد.
یکی از ویژگیهای مهمی که شما باید در بازاریابی و برندینگ حتماً جدی بگیرید، روانشناسی رنگ است. هنگامیکه قصد دارید منابع خودتان برای بازاریابی را تعیین کنید یا کسبوکار جدیدی به راهاندازید و حتی به سراغ ریبرندینگ بروید، روانشناسی رنگ دارای اهمیتی اساسی است و درصورتیکه آن را جدی نگیرید، درصد انبوهی از تلاشهای بازاریابی شما بدون نتیجه خواهد ماند.
طبق تحقیقات انجامشده، تا 90% از قضاوتهایی که راجع به برند شما در همان نگاههای اولیه میشود، میتواند بر اساس رنگهایی باشد که بهکاربردهاید. یک رنگ میتواند احساسهای متفاوتی به مخاطبان منتقل کند؛ حس شادی، اعتماد، لوکس و لاکچری بودن، مدرن بودن، خاص بودن و …
به نظر شما انسانها موجوداتی احساسی هستند یا منطقی؟
اگر میگویید منطقی، پس لطفاً این را هم جواب دهید که چرا بهصورت روزانه و همیشگی ورزش نمیکنید؟! چرا بهصورت مستمر و همیشگی کتاب نمیخوانید؟! چرا موقع که کار سختی بر عهده شما گذاشته میشود اهمالکاری میکنید؟!
تمام سؤالهای بالا را پرسیدم تا بگویم ما انسانها دارای مغزی بسیار احساسی هستیم و بخش احساسات در مغز ما دارای قدرت فراوانی است و بر بخش منطقی ما اولویت دارد.
نیمکره راست ما تأثیر زیادی از رنگها میپذیرد و هر رنگی میتواند باعث ایجاد احساسات و هیجانات مختلفی در ما شود؛ یک برند اگر بهصورت حرفهای از روانشناسی رنگ استفاده کند، بهسادگی میتواند مخاطبان را متقاعد به خرید کرده و آگاهی از برند خودش را بهسرعت افزایش دهد.
بهعنوانمثال برند کوکاکولا را همگی با رنگ معروف قرمزش میشناسیم؛ جالب است بدانید این رنگ بهنوعی حس اعتمادبهنفس و هیجان به ما منتقل میکند و همین باعث میشود هنگام نوشیدن محصولات این برند، احساس خوبی داشته باشیم و حس کنیم برتری خاصی نسبت به دیگران داریم؛ در واقع یکی از دلایل اصلی موفقیت کوکاکولا همین هویت برندی است که بهواسطه روانشناسی رنگ و دیگر فاکتورها ساخته است!
سایت helpscout.com فعالیتهای زیادی درزمینهٔ تأثیراتی که رنگها روی مخاطبان میگذارد انجام داده و به این نتیجه رسیده که بهصورت کلی هر رنگ چنین تأثیری را روی مخاطب میگذارد:
- زرد: حس خوشبینی
- نارنجی: حس دوستی
- قرمز: حس هیجان
- بنفش: حس خلاقیت
- آبی: حس اعتماد
- سبز: حس صلحجویانه
- خاکستری: حس تعادل
با اینکه تحقیقات انجامشده در مورد بسیاری از افراد صادق و درست است، اما نمیتوان برای همه افراد در سرتاسر دنیا یک نسخه پیچید.
در واقع طی تحقیقات دیگری که انجام شد مشخص گردید تجربیاتی که افراد درزمینهٔ مختلف در زندگی داشتهاند، روی تأثیرات و احساسی که از رنگهای مختلف دریافت میکنند بهصورت مستقیم تأثیرگذار است!
این تحقیق میگوید که اولویتها، تجربیات، تربیت و حتی فرهنگی که فرد در آن بزرگشده روی تأثیراتی که از رنگهای مختلف میگیرد اثرگذار است؛ بهعنوانمثال ممکن است شما از رنگ قرمز حس خوبی بگیرید اما دوستتان به دلیل تجربیات بدی که از این رنگ درگذشته دارد، هنگامی دیدن این رنگ بهنوعی حس ترس به او دست بدهد!
بنابراین این ایده که رنگهایی مثل زرد یا بنفش میتوانند به یک اندازه برای تمامی افراد احساسی باشند و باعث برانگیختن احساساتش شوند بهکلی رد میشود و نمیتوان تمامی افراد را در یک دستهبندی قرارداد.
حواستان باشد که برخی تحقیقاتی که انجام میشوند لزوماً همیشه درست نیستند؛ بهعنوانمثال در تحقیقی که انجام شد مشخص گردید که رنگ سبز فقط برای استفاده در سازمانهای مربوط به محیطزیست مناسب است؛ درصورتیکه در تحقیقی دیگر مشخص گردید با استفاده از رنگ سبز میتوان مفهومهایی مثل پول را هم در ذهن مخاطبان تداعی کرد.
مثالی دیگر برایتان میزنم؛ رنگ قهوهای در بیشتر مواقع باعث ایجاد حس قدرت و نیرومند بودن میکند و بسیاری از افراد این رنگ را فقط با همین کاربرد میشناسند؛
درصورتیکه در طی یک تحقیق مشخص گردید رنگ قهوهای (در شرایط محیطی دیگر) باعث ایجاد حس نوعی گرمی و صمیمیت و حتی در مواقعی احساس گرسنگی میشود (زیرا رنگ قهوهای، رنگ شکلات است و افرادی که زیاد از این خوراکی استفاده میکنند هنگام دیدن رنگ قهوهای بهصورت ناخودآگاه به یاد شکلات میافتند)
در طی تحقیقاتی که انجام شد، از مخاطبان درخواست شد که برای هر کلمه یکرنگ انتخاب کنند. به نظر شما نتیجه چه چیزی بود؟
- اعتماد: بیشتر افراد رنگ آبی را انتخاب کردند که این میزان 34 درصد بود. رنگ سفید 21% و رنگ سبز نیز 11% را به خود اختصاص دادند.
- امنیت: وقتی از شرکتکنندگان خواسته شد که برای امنیت رنگی انتخاب کنند، بیشتر افراد رنگ آبی را انتخاب کردند و این میزان 28% بود. 16 درصد افراد رنگ مشکی و 12 درصد نیز سبز را انتخاب کردند.
- سرعت: هنگامیکه راجع بهسرعت از آنان سؤالی شد، نتیجه بسیار جالبی دریافت گردید! تقریباً 76% افراد رنگ قرمز را انتخاب کردند که درصد بسیار بالایی است و نشان از اهمیت این رنگ دارد.
- کیفیت بالا: وقتی راجع به کیفیت از شرکتکنندگان پرسیده شد، 43 درصد از آنان رنگ مشکی و 20 درصد مابقی نیز رنگ آبی را انتخاب کردند.
بنابراین اگر بخواهیم بدون هیچ آگاهی و تفکری پاسخهایی که تحقیقات در مورد رنگها به ما میدهند را بپذیریم و آنان را بهکارگیریم، هیچ تضمینی برای رسیدن به هدفهایمان در بازاریابی وجود نخواهد داشت؛ بنابراین پویا فکر کنید و همیشه سعی کنید چیزهایی که یاد میگیرید را برای خودتان شخصیسازی کنید.
چگونه رنگ مناسب برای برند انتخاب کنیم؟
در آخر میخواهم به شما بگویم که هیچ راهنمای مشخص و ثابتی برای اینکه کدام رنگ مناسب برند شماست وجود ندارد و هیچکس نمیتواند بهصورت مشخص یک الگوی ثابت برای تمامی برندها تعیین کند.
اگر دنبال این هستید که یک مقاله دقیق پیدا کنید که به شما بگوید «دقیقا چه رنگی برای برند شما مناسب است»، هرگز به هدف خود نخواهید رسید؛ چون اصلاً چنین مقالهای وجود ندارد و نمیتواند وجود داشته باشد.
در واقع اگر در جواب سؤال «چه رنگی برای برند ما مناسب است؟» بخواهم جوابی بدهم میگویم که «بستگی دارد» و همین و بس!
ممکن است این پاسخ برای شما کمی خستهکننده یا حتی اذیت کننده باشد! زیرا پاسخ دقیق و مشخصی نیست، اما حقیقت است.
درواقع چیزی که راجع به آن صحبت میکنیم چیز سادهای نیست که بتوان به آن پاسخ دقیق داد؛ رنگها شامل احساسات، حالت و حتی تصویری است که شما از برندتان میخواهید در ذهن مخاطبان بسازید؛ پس معلوم است که برای استفاده از این عنصر خیلی مهم باید سختیهایی بکشید.
خبر خوبی که برایتان دارم این است که شما میتوانید با تحقیق درزمینهٔ رنگها و افزایش اطلاعاتتان در این زمین ، نیازهای خودتان را بشناسید و از روانشناسی رنگ به صورت شخصیسازیشده برای خودتان بهره ببرید.
مثلاً فرض کنید برندی دارید که درزمینهٔ فروش لوازمآرایشی خانمها فعالیت میکند. پس از مدتی تحقیق متوجه میشوید رنگ صورتی برای برندهایی که با خانمها سروکار دارند بسیار مناسب است؛ بنابراین این رنگ را بهعنوان رنگ اصلی برند خودتان انتخاب میکنید و بهخوبی از آن بهره میبرید.
پس بازهم تأکید میکنم که قاعده کلی و ثابتی برای انتخاب رنگهای مناسب برای شما وجود ندارد؛ حتی در شرایطی که مخاطبان یک برند با برند دیگر یکی باشد و محصولات یکسانی نیز داشته باشند، بازهم ممکن است شما نیاز به رنگهایی کاملاً متفاوت داشته باشید!
زیرا فرهنگ، تجربیات و محیط زندگی هر فردی با دیگران متفاوت است و مثلاً تأثیر رنگ صورتی روی یک خانم آمریکایی ممکن است کاملاً متفاوت از یک خانم ایرانی باشد.
در زیر روشهایی برای تشخیص بهترین رنگ برای برند تان به شما خواهم داد:
رنگ انتخابی شما باید مناسب چیزی باشد که میفروشید
در تحقیقی که در سال 2006 انجام شد، محققان متوجه ارتباط بسیار مهمی بین برندها و رنگهای انتخابی آنان در طراحی بصریشان شدند.
طبق این تحقیق، میزان ارتباطی که هر مخاطب با برند شما برقرار میکند و میزان درکش از آن، بهصورت مستقیم به رنگهایی که در طراحیتان استفاده میکنید بستگی دارد.
هنگامیکه آنان قصد داشتند بهترین رنگ ممکن را برای طراحی انتخاب کنند متوجه شدند تاثیراتی که مخاطبان از رنگها میگیرند بهشدت مهمتر از سلیقهای است که ما داریم و در واقع ما هرگز نباید رنگهای انتخابیمان بر اساس سلیقهای که خودمان داریم باشد.
به عبارتی، اگر محصولات شما کاملاً عالی باشند اما رنگهایی که در طراحیهای خودتان به کار میبرید مناسب با آنان نباشد، نهتنها فروشی نخواهید داشت، بلکه ممکن است آن مخاطبان دیگر هیچوقت به برند شما سر نزنند!
پس وقتیکه میخواهید رنگهای طراحی برند خودتان را انتخاب کنید، یک سؤال از خودتان بپرسید: «آیا این رنگ، مناسب چیزی است که من میخواهم بفروشم؟»
اگر پاسختان بله بود، به شما تبریک میگویم! اما در غیر این صورت باید دوباره در کار خودتان بازنگری کنید.
رنگ انتخابی شما باید شخصیت برندتان را به تصویر بکشد
شاید برایتان جالب باشد که بین قصد خرید مخاطب برای خرید محصول و رنگهای انتخابی برند در طراحی، ارتباط تنگاتنگ و بسیار مهمی وجود دارد.
رنگها تأثیرات بسیار زیادی روی درک و شناخت مخاطب از برند شما دارند و تعیین میکنند که مخاطبان شخصیت برند شمارا چگونه میشناسند.
درحالیکه که هر رنگی که در طراحی خودتان استفاده کنید تأثیرات گوناگونی روی مخاطبان خواهد گذاشت (مثلاً رنگ قهوهای باعث ایجاد حسگرمی میشود)، اما تحقیقات نشان میدهند که اگر رنگهای انتخابی شما با شخصیتی که قصد دارید بسازید همسو نباشند، هرگز به موفقیتی نخواهید رسید و به اهدافی که در ذهنتان دارید دست نمییابید.
بگذارید برای درک بهتر، مثالی برایتان بزنم.
فرض کنید شما صاحب برندی هستید که به فروش کفشهای مردانه مشغول است؛ در چنین شرایطی قطعاً تنها مخاطبان شما آقایان هستند و مشخصاً شما علاقهای به جذب خانمها ندارید.
در چنین شرایطی شما میخواهید که برندتان بهعنوان شخصیتی با جذبه و باابهت شناخته شود و هر کسی که نام برند شما را میشنود بهنوعی احساس مردانگی به او دست دهد.
در چنین شرایطی به نظر شما بهترین رنگ برای این برند چیست؟
هرچند بهصورت قطعی نمیتوان گفت، اما احتمالاً قهوهای؛ زیرا هم حس مردانگی دارد و هم بهنوعی احساسگرمی را منتقل میکند.
حالا فرض کنید شما قصد انتقال حس مردانگی رادارید ولی بهصورت غیرمنتظرهای از رنگ صورتی استفاده میکنید! خندهدار است نه؟ در این شرایط شما قصد ساخت شخصیتی مردانه برای برندتان دارید اما رنگی که در طراحی خودتان به کار میبرید کاملاً زنانه است!
فیزیولوژیست و پروفسور دانشگاه استنفورد، خانم «جنیفر آکر» تحقیقات زیادی در این زمینه انجام داده است. او در یک مقاله با عنوان «ابعاد مختلف شخصیت برند» گفت که شخصیت هر برندی از 5 مؤلفه اصلی زیر تشکیل میشود:
- خلوص
- هیجان
- شایستگی
- دلفریبی
- ناهمواری
بعضی از برندها ممکن است بتوانند از پس دو ویژگی از پنج ویژگی بالابر بیایند اما در بیشتر اوقات آنها تحت سلطه یکی از آنان هستند.
بنابراین هنگامیکه قصد دارید برای برند خودتان رنگهایی انتخاب کنید، در ابتدا باید ببینید قصد ایجاد چه شخصیتی برای برندتان دارید و سپس تصمیمگیری کنید.
رنگ انتخابی شما باید مخاطبان را مجذوب برند شما کند
آقای «جو هالووک» تحقیق بسیار جالبی انجام داد که تأثیرات رنگها را بر اساس جنسیتهای مختلف روی افراد بررسی میکرد.
طبق آزمایشی که آقای هالوک انجام داد مشخص شد که اولویتهای رنگی هر فردی با توجه به جنسیتی که دارد تعیین میشود؛ بنابراین خیلی مهم است که توجه داشته باشید که علایق رنگی خانمها با آقایان کاملاً متفاوت است.
البته نکته مهم این است که او این آزمایش را تنها در محدوده جغرافیایی کوچکی انجام داد و بهصورت قطعی نمیتوان گفت نتیجه این تحقیق 100% صحیح است زیرا محیط و فرهنگ در کشورهای مختلف دنیا با یکدیگر تفاوت دارد و این میتواند روی علایق رنگی هر فردی تأثیرگذار باشد.
در تحقیقات بیشتری که راجع به تأثیرات رنگها روی افراد مختلف انجام شد مشخص گردید که هنگامیکه بحث انتخاب رنگها به میان میآید، مردها اکثراً رنگهای بولد و توپر را ترجیح میدهند درصورتیکه زنها رنگهای نرم و ملایم را دوست دارند.
از طرفی دیگر، مردها بیشتر به رنگهایی علاقه دارند که دارای سایه باشد (رنگهایی که دارای رنگ مشکی هستند) درصورتیکه زنان رنگهایی را ترجیح میدهند که دارای رنگ سفید باشند.
در چنین شرایطی بسیاری از برندها بهسادگی میتوانند خارج از کلیشههای جنسیتی فعالیت کنند و اهمیتی به چنین موضوعاتی ندهند.
رنگ انتخابی شما باید برندتان را نسبت به رقبا متمایز کند
مدتی پیش تحقیقاتی راجع به اینکه چه عناصری میتوانند بیشتری تأثیر را روی ایجاد هویت برند بگذارند انجام شد.
حتی وان ژورنال در طی مقالهای به برندهای تازهکار پیشنهاد کرد که این تحقیقات را بهصورت کامل مطالعه کرده و روی آنان تسلط پیدا کنند تا با انتخاب بهترین رنگها در طراحی، نسبت به رقیبان قدرتمند خود تمایز پیدا کنند.
هنگامیکه از رنگ صحیح برای برند خود استفاده کنید میتوانید در بین رقبا خاص و متمایز باشید و بیشترین فروش ممکن را کسب کنید.
تحقیقات انجامشده نشان میدهد که هنگامیکه از رنگهایی برجسته در طراحیهای خود استفاده میکنید، مخاطب هنگام برخورد با آن راحتتر میتواند کاربرد آن عنصر را به یاد آورد و از آن استفاده کند.
این تحقیقات نشان داد درحالیکه که درصد بزرگی از مخاطبان رنگهای مشابه به هم را ترجیح میدهند، اما از طرفی دیگر علاقه زیادی به رنگهایی که تضاد زیادی با یکدیگر دارند هستند.
درواقع وقتی شما از ترکیبهای رنگی متضاد مثلاً سفید و مشکی استفاده میکنید، بهراحتی میتوانید موضوعات موردنظرتان را در چشم مخاطب برجسته کنید و احتمال دیده شدن آن را بهشدت افزایش دهید.
ازنظر هماهنگی رنگها، این به این معنی است که از یک ساختار بصری که شامل رنگهای متقابل پایه و تقابل آنها بارنگهای مکمل است استفاده کنیم و در طراحیهای خودمان از آنان بهره ببریم.
این مفهوم امروزه در بازاریابی نقشی بسیار اساسی دارد چنانکه «Josh Byers» میگوید: «اگر بهصورت سلسله مراتبی از رنگها استفاده کنید و بهره ببرید، میتوانید مشتریانتان را به انجام اعمالی ترغیب کنید که دوست دارید آنان انجام دهند»
بهعبارتیدیگر، اگر ترکیبهای رنگی مورد استفاده شما در طراحیهایتان بهصورت اصولی و استاندارد باشد، ازنظر روانشناسی روی مخاطبان تاثیر خواهید گذاشت و احساسات آنان بهصورت ناخودآگاه برانگیخته میشود؛ در چنین شرایطی انجام کارهایی که ما میخواهیم (مثلاً خرید) بسیار سادهتر از زمانهایی است که مخاطب در حالت منطقی خودش قرار دارد.
انسانها موجوداتی بهشدت بیدقتی هستند و تنها زمانی نسبت به چیزی واکنش نشان میدهند و توجه میکنند که برایشان جالب و خاص باشد؛ بنابراین رنگها نقش بسیار زیادی در جلبتوجه مخاطبان دارند و در صورت استفاده صحیح میتوانند فروش شما را تا چندین برابر افزایش دهند!
بهعنوانمثال در طی آزمایشی که انجام شد مشخص گردید که تغییر فقط رنگ دکمه خرید، میتواند فروش شمارا به مقداری زیادی افزایش دهد.
در طی این آزمایش رنگ دکمه خرید از سبز به قرمز افزایش یافت که باعث افزایش 21 درصدی نرخ تبدیل شد! البته ما هنوز نمیتوانیم بهصورت قطعی بگوییم که رنگ قرمز همیشه میتواند از سبز بهتر باشد.
این مشخص است که سایتی که آزمایش مورد استفاده قرار گرفت، بیشتر به سمت رنگ سبز متمایل است و در واقع رنگ اصلی آن سبز است که این به معنای آن است که بهسادگی با محیط اطرافش مخلوط میشود و توجه مخاطب به آن کاسته خواهد شد.
در واقع در چنین شرایطی رنگ قرمز یک کنتراست بشری شدید ایجاد میکند و یک تقویتکننده قوی برای سبز است.
هنگامیکه میخواهیم رنگهای مختلف را در طراحی خودمان تست کنیم و ببینیم کدامیک تأثیرات بیشتری روی مخاطبان دارد، حتماً باید یک واحد اندازهگیری طراحی کنیم تا بتوانیم میزان موفقیت خودمان را بسنجیم. بهعنوانمثال افزایش تعداد ثبتنام در سایت یا کلیک بیشتر میتواند یک واحد اندازهگیری باشد که تعیین میکند که میزان موفقیت شما در آزمایشهای مختلف چقدر بوده است.
رنگ انتخابی شما باید نام مناسبی داشته باشد
با اینکه رنگهای مختلف میتوانند از راههای مختلفی درک شوند، اما نامی که برای این رنگها انتخاب میشود نیز تأثیر بسیار زیادی روی مخاطب دارد.
طبق تحقیقاتی که انجام شد، از مخاطبان خواسته شد که محصولات مختلفی که میشناسند مثلاً «آرایش» را بارنگهای مختلفی که در ذهنشان است توصیف کنند.
فکر میکنید چه شد؟ بیشتر افراد ترجیح دادند که از نامهای فانتزی و جدیدتر برای توصیف رنگها استفاده کنند. مثلاً بیشتر مردم علاقه داشتند بهجای «قهوهای» بگویند «موکا» و این نام خیلی دوستداشتنیتر از قهوهای بود!
تحقیقات دیگری نشان داد که اکثر برندها نیز به همین صورت از رنگ÷6های مختلف در طراحی عناصر بصری خودشان بهره میبرند و موفقیتهای چشمگیری نیز به دست آوردهاند.
جالب این است که مشتریان چنین برندهایی بهصورت ناخودآگاه فکر میکنند که رنگهایی که صرفاً نام فانتزی دارند بهترند و به همین دلیل هنگام برخورد با آنها لذت بیشتری میبرند!
این موضوع در همه زمینهها صادق است؛ یعنی شما در هر زمینهای بخواهید از رنگها به این صورت استفاده کنید نتیجه خواهید گرفت و نرخ تبدیلتان افزایش خواهد یافت.
بهعنوانمثال بسیاری از افرادی که قصد خرید مداد شمعی دارند، رنگهایی مانند «razzmatazz» را به رنگی مانند زرد لیمویی ترجیح میدهند! درصورتیکه هر دورنگ یکی هستند و فقط تغییر نام آن است که باعث فروش بیشتر آن میگردد.
یادتان هست که بالاتر به شما گفته که انسانها موجوداتی احساسی هستند؟
دقیقاً به خاطر همین توضیحاتی که دادم بهسادگی میتوان این را تأیید کرد که ما اصلاً منطقی نیستیم؛ زیرا اگر منطقی بودیم صرفاً یکرنگ یا نام آن نمیتوانست باعث شود که ما به خرید محصولی ترغیب شویم.
این اتفاق خبر بسیار خوبی برای صاحبان کسبوکارهای مختلف است و درصورتیکه بهصورت صحیح از آن بهره ببرند میتوانند سودهای بسیار بزرگی به دست آوردند!
البته منظور من از احساسی بودن «احمق بودن» نیست! درصورتیکه شما بهصورت ناشیانه بخواهید از این تکنیکها استفاده کنید، مخاطبانتان بهسادگی متوجه هدف شما خواهند شد و بهسرعت شمارا ترک خواهند کرد.
این روشها تنها زمانی جوابگو خواهد بود که بهصورت بسیار حرفهای و اصولی طراحی و اجرا شده باشد.
بنابراین در انتخاب رنگهایتان سعی کنید بهجای استفاده از نامهای اصلی رنگها که از گذشتههای دور مورد استفاده بودهاند، از نامهای فانتزی که مورد علاقه مخاطبان شماست استفاده کنید؛ با یک تحقیق ساده درزمینهٔ موردنظرتان بهسادگی میتوانید این نامها را بیابید.
جمعبندی و نتیجه گیری
روانشناسی رنگ تأثیر بسیار زیادی در بازاریابی و برندسازی دارد و این تأثیر زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که بخواهید به ایجاد هویت برند خودتان بپردازید.
از هر رنگی که در طراحی عناصر بصری خودتان استفاده کنید، تأثیر مختلفی رو مخاطبان خواهید گذاشت؛ بنابراین استفاده صحیح از روانشناسی رنگ میتواند باعث افزایش فروش و درنهایت سود شما شود که آرزوی هر کسبوکاری است.
در این مقاله سعی کردیم بگوییم روانشناسی رنگ چیست و در ادامه نحوه انتخاب رنگها را شرح دادیم. نظر شما چیست؟ آیا از روانشناسی رنگ استفاده میکنید؟ تأثیرات آن برایتان چه بوده است؟ حتماً نظرتان را در کامنتها بنویسید.