بازاریابی محصول یا (Product Marketing) چیست؟
آیا میدانید بازاریابی محصول چیست؟ یا راجع به مفهوم آن فکر کردهاید؟ امروزه هر کسبوکاری میداند که عملاً بدون مشتریان در بازار وجود نخواهد داشت و اگر میخواهد حیاتش ادامه یابد حتماً باید برای چیزهایی که تولید میکند مشتری پیدا کند.
بازاریابی محصول یعنی ما برای ورود محصولمان به بازار، تبلیغ و فروش آن استراتژیهای متفاوتی را تدوین کنیم که این اطمینان را به ما میدهد که سود بالایی به دست خواهیم آورد. از طرفی دیگر، با کمک بازاریابی محصول ما میتوانیم به نقاطی از بازار برویم که کلیدیتر بوده و احتمال ضرر در آن کمتر و سود بالایی به ما میرساند.
در این مقاله از سایت مهدی عراقی، قصد داریم بگوییم بازاریابی محصول چیست و در ادامه نحوه انجام آن را برایتان شرح دهیم.
بازاریابی محصول چیست؟
قطعاً تابهحال برایتان پیشآمده که محصولاتی را دیده باشید که وارد بازار شده و پس از گذشت مدتزمان کوتاهی، موفقیتهای بزرگی به دست آوردهاند.
به نظرتان دلیل چنین موفقیتهایی چیست؟ آیا تمام آن شانسی و اتفاقی است یا دلایلی در پشتصحنه وجود دارد؟
بازاریابی یکی از کارهایی است که از گذشته انسانها برای به فروش رساندن کالاها یا خدمات خودشان انجام میدادهاند؛ از نمونههای سنتی و ملموس آن میتوان به افراد بازاری اشاره کرد که با سروصدا سعی میکنند مشتریان را بهسوی خودشان جذب کنند.
اما دلیل این کار چیست؟ آیا اصلاً لازم است بازاریابی را انجام دهیم؟
پاسخ کاملاً مشخص است؛ همهی شما میدانید که دلیل وجود هر کسبوکار، بودن مشتریانی برای آن است و عملاً بدون مشتری، کسبوکاری نیز وجود ندارد و این مشتریان از طریق بازاریابی به دست میآیند.
اما اگر بخواهیم بهیکباره محصول جدیدی را وارد بازار کنیم و آن را بفروشیم، باید چهکارهایی انجام دهیم که فروشمان بالا باشد؟
فرض کنید برند اپل قصد دارد بهتازگی آیفون 13 خودش را وارد بازار کند؛ در چنین شرایطی تصمیم میگیرد تا کمپینهای گوناگونی راهاندازی کند که بهصورت متمرکز روی این محصول تأکید میکنند و قصد دارند ویژگیهایش را به رخ خریداران بکشند.
همانطور که میدانید برند اپل بسیار مطرح است و تقریباً هر انسانی در دنیا با آن آشنایی کافی را دارد؛ بنابراین دلیلی وجود ندارد که این برند بخواهد علاوه بر تبلیغ محصولات، نام خودش را نیز به مخاطب نشان دهد.
در چنینی شرایطی تنها تمرکز این شرکت برای یافتن مشتری برای محصولات جدید خودش خواهد بود و تا به کنون موفقیتهای زیادی نیز در این زمینه به دست آورده است. درواقع به این کار ما بازاریابی محصول میگوییم.
در مرحله بعدی، ما باید طوری در بازار قرار بگیریم که بتوانیم بیشتری میزان سود و تقاضا را به دست آورده و درنهایت به حداکثر پتانسیل فروش دستیابیم.
تفاوت بازاریابی محصول با بازاریابی سنتی چیست؟
تا به اینجا و با توجه به توضیحات بالا، ممکن است از خودتان بپرسید که تفاوت بازاریابی محصول با بازاریابی سنتی چیست؟
درواقع اگر بخواهیم بهصورت کلی جوابتان را بدهیم میگوییم که: «در بازاریابی محصول تمامی فعالیتهای ما بر اساس استراتژیهایی است که از قبل چیدهایم و هیچچیزی بدون برنامه انجام نمیشود اما در بازاریابی سنتی تمام تلاشها و رفتارهای ما برای جذب مشتری بهصورت محیطی است»
درواقع بازاریابی محصول بخشی از همان بازاریابی سنتی به شمار میآید که در دنیای امروزی کاربرد بسیار زیادی پیداکرده است. اگر نگاهی به فعالیتهای یک شرکت متوسط یا خوب بی اندازید، متوجه میشوید که یکی از اصلیترین فعالیتهای آنان، تلاش برای یافتن مشتری برای محصولاتشان است و بهاصطلاح بازاریابی محصول را انجام میدهند.
در بازاریابی محصول، ما تلاش نمیکنیم که برند خودمان را به دیگران ثابت کنیم بلکه هدفمان این است که محصول خودمان را بهنوعی وارد زندگی مشتریان کنیم، بهصورت که آن را دوست بدارند و تبدیل به قسمتی از سبک زندگیشان شود.
اگر برندی نتواند مشتریان را با محصولات تولیدی خودش وفق دهد، نهتنها هرگز به موفقیت نمیرسد بلکه شکست آن قطعی خواهد بود.
در این روش بازاریابی ما سعی میکنیم که تمامی مراحلی که یک انسان ممکن است برای خرید محصولی بردارد را زیر نظر بگیریم تا با پیادهسازی یکسری استراتژیها و برنامهها، او را متقاعد کنیم که ما را برگزیند و درنهایت از ما خرید کند.
در مرحله بعدی باید سعی کنیم بر اساس این شناختی که داریم پیامی را برای کمپینهای تبلیغاتیمان برگزینیم که مشتریان کاملاً از آن راضی هستند و در صورت مواجهشدن با آن، واکنش نشان میدهند.
بهصورت کلی بازاریابی محصول یعنی ما توانایی عرضه، اجرا و تعیین استراتژیهای بازاریابی برای آن را داشته باشیم بهصورتی که آن را در بهترین حالت خودش در بازار قرار دهیم و فروش بالایی کسب کنیم.
یک تحقیق کوچک کافی است که متوجه شوید بازاریابان محصول در شرکتهای مختلف دارای چه جایگاه مهمی هستند و چه نقشی درفروش یک شرکت دارند!
برخلاف بازاریابی محصول، در بازاریابی سنتی ما روی موضوعاتی بسیار گستردهتر مثل سئو، تبلیغات کلیکی و محیطی و … تمرکز میکنیم؛ در اینجا تنها هدف ما رساندن پیام یک محصول خاص به مشتریان نیست و ما میخواهیم بهصورت کلی برای برند خودمان مشتریان جدیدی جذب کرده و درنهایت آنان را به مشتری وفادار تبدیل کنیم.
در بازاریابی سنتی، ما تمام تلاش خودمان را میکنیم که اعتمادسازی برند را انجام دهیم تا درنهایت این کارها، محصولات خودمان را نیز به مشتری معرفی کنیم تا از این طریق او تمایل به خرید از ما پیدا کند.
بهعنوانمثال فرض کنید که شعار یک برند تولید موبایل مانند سامسونگ، «بروز بودن» است؛ اما در هنگام معرفی جدیدترین محصول خودش دائماً روی کیفیت و کارایی آن تمرکز میکند.
اما اگر نگاهی به محتواهای تولیدشده توسط این برند بی اندازید بهسادگی متوجه میشوید که همواره «بروز بودن» سرلوحه کار آنان است و هرگز تغییر پیدا نمیکند.
اصلاً چرا باید بازاریابی محصول را انجام دهیم؟
قبل از پاسخ دادن به این سؤال بگذارید من یک سؤال از شما بپرسم: «هدف شما از تولید یک محصول جدید چیست؟ فروش بالاتر؟ سود بیشتر؟ یا …»
درواقع تمامی ما میدانیم که هدف اصلی تمامی کسبوکارها رسیدن به سود و درامد بالا است و عملاً بدون داشتن مشتریان مناسب برای محصولات، شما به این هدف نخواهید رسید.
بنابراین باید برای محصولات خودمان دنبال مشتری بگردیم؛ درست است؟ پس نقش بازاریابی محصول در اینجا کاملاً مشخص میشود.
در تمامی شرکتهای بزرگ دنیا بازاریابی محصول بهصورت دائم مورداستفاده قرار میگیرد؛ کافی است سالانه نگاهی به اخبار روز بی اندازید، مشاهده میکنید که تمامی برندها قصد دارند بهنوعی محصولات جدید خودشان را به شما معرفی نمایند.
اما آیا بدون بازاریابی محصول، برندی مثل اپل نمیتواند لوازم تولیدی جدید خودش آر به فروش برساند؟
پاسخ قطعاً خیر است؛ برندی مثل اپل دهههاست که در حال فعالیت است و اگر شروع به تولید یک محصول کند و بازاریابی محصول آن را نیز انجام ندهد، بازهم افراد زیادی وجود دارند که از آن خرید خواهند کرد.
اما شما میتوانید این شرایط را به زمانی که شروع به استفاده از بازاریابی محصول میکنید مقایسه کنید؟ قطعاً خیر.
ما همیشه با استفاده از بازاریابی محصول سعی میکنیم مطمئن شویم که محصولاتمان به بالاترین پتانسیل خودشان در بازار و بین مخاطبان هدف میرسند و خودشان را ثابت میکنند.
پس ما برای اینکه بتوانیم محصولاتمان را بهدرستی وارد بازار کنیم و سودهای زیادی به دست آوردیم، باید با استفاده از استراتژیهایی مشتریان را متوجه کنیم که در بازار حضور داریم و محصولی تولید کردهایم که میتواند نیازهایشان را به نحو بهتری برطرف کند.
در زیر یکسری دلایل مختصر برای انجام بازاریابی محصول برایتان میآوریم که میتواند بسیار به شما کمک کند:
- درکتان از مخاطبان بسیار بالاتر میرود و میتوانید مانند یک پزشک برایش نسخه بنویسید
- پرسونای مشتریانتان را بسیار بهتر درک میکنید
- رقیبانتان را بهصورت کامل میشناسید و دقیقاً میدانید که چه استراتژیهایی برایتان مفید است
- تیمهای بازاریابی، فروش و محصولتان با یکدیگر هماهنگ میشوند
- مکانهای استراتژیک برای حضور محصولتان را شناسایی میکنید و بیشترین بازدهی ممکن را دریافت میکنید
- تعداد مشتریانتان با سرعت زیادی افزایش پیدا میکند و سودتان بالا میرود
برای اینکه بتوانید بازاریابی محصول را به بهترین شکل ممکن انجام دهید، در ابتدا باید شرایط محصول خودتان و همچنین بازار را بدانید. ممکن است شما کالایی بسیار فوقالعاده تولید کرده باشید اما ورود آن در حال حاضر بدترین کار ممکن باشد.
در مرحله اول، حتماً باید پاسخی واضح و روشن به سؤالات زیر بدهید:
- با توجه به شرایطی که بازار در حال حاضر دارد، محصول ما برای ورود به آن مناسب است؟
- آیا چیزی که ما تولید میکنیم برای مشتریان بازار هدف جذابیتی دارد؟
- مزیت رقابتی محصول ما چیست؟ چرا مشتریان باید ما را به رقبا ترجیح دهند؟
- با انجام چهکارهایی میتوانیم محصولمان را خاصتر کنیم؟
- تجربیات گذشته ما چه میگویند؟ آیا قبلاً با محصولات مشابه وارد این بازار شدهایم؟ نتیجه آنچه بوده است؟ بر اساس این تجربیات، الآن چهکارهایی را نباید تکرار کنیم؟
هنگامیکه بازاریابی محصول را بهصورت حرفهای و درست انجام دهید دیدتان بسیار استراتژیک خواهد بود و ازاینرو احتمال موفقیتتان بسیار بالا میرود. هنگامیکه بازار هدفتان را بشناسید و بر اساس دلایل منطقی بدانید که بهترین زمان ورود محصولتان به بازارچه موقعی است، میتوانید از حداکثر پتانسیل خودتان بهره بگیرید و مشتریانتان را بهصورت دائم افزایش دهید.
اگر قصد دارید تبدیل به بازاریاب محصول شوید، باید مهارتهای زیادی بیاموزید. شما باید دیدتان کاملاً استراتژیک و آیندهنگر باشد تا از تهدیدها و فرصتهای احتمالی استفاده کرده و درنهایت بازی را به نفع خودتان تغییر دهید.
بر اساس شرکتی که دران کار میکنید، ممکن است شما جزئی از یک تیم بازاریابی بزرگتر باشید که در کنار فعالیتهای دیگر خودش، بازاریابی محصول را نیز انجام میدهد؛ مثلاً در اکثر استارتاپها چنینی شرایطی صادق است و شما باید با افزایش میزان فروش برخی از محصولات، به تیم بازاریابی کمک کنید تا به منابع مالی موردنیازش برای گسترش فعالیتها دست بیابد.
اما این شرایط برای بسیاری از کمپانیهای بزرگ متفاوت است؛ مثلاً برندهایی مثل سامسونگ و اپل که سالهاست در بازار حضور دارند و تمامی مردم دنیا آنان را میشناسند، عملاً تمامی فعالیتهایشان بر اساس بازاریابی محصول است و ازاینرو تیمهای بسیار حرفهای برای این کار تشکیل میدهند.
بازاریابی محصول با مشتریان شما آغاز میشود
برندهای زیادی در طول تاریخ وجود داشتهاند که همیشه نامشان در ذهن مشتریان با یک ابهام همراه بوده است؛ آنان چه چیزی فروشند و خدماتی که ارئه میکنند دقیقاً چیست؟
هنگامیکه شما نتوانید کاری کنید که مخاطبان هدف بهسادگی در ذهنشان به این سؤالها پاسخ دهند، یعنی در زمینه بازاریابی محصول شکستخوردهاید!
فرض کنید امروز دقیقاً تاریخی است که هواپیما اختراعشده است و مخترعان آن با هیجان زیادی قصد کسب درامد از طریق فروش آن رادارند؛ وقتی مردم راجع به «هواپیما» چیزی بشنوند عملاً نمیدانند که کارکرد آن چیست و دقیقاً چه نیازی از آنان را برطرف میکند.
پس چه دلیلی وجود دارد که به سراغ آن بروند و پولهایی که بهسختی جمع کردهاند را برایش خرج کنند؟
فرض کنید شما درزمینهٔ «دیجیتال مارکتینگ» فعالیت میکنید و خدماتی که ارائه میکنید نیز شامل انجام سئو کسبوکارها و … است؛
اما مخاطبان هدف شما تصور کاملاً اشتباهی دارند. در چنین شرایطی، هنگامیکه نیاز به خدماتی که شما ارائه میکنید نیاز داشته باشند، طبیعتاً به سراغ شما نخواهند آمد؛ زیرا اصلاً نمیدانند که شما آنان را ارائه میکنید!
دقیقاً یکی از دلایلی که تمامی کسبوکارها روی بازاریابی محصول تأکید میکنند همین قضیه است؛ رفع ابهام راجع به محصول یا خدمات.
حتی اگر بهترین و باکیفیتترین محصولات را تولید کنید، اما نتوانید نظر افرادی که با کمک آن میتوانند نیازهایشان را برطرف میکنند جلب کنید، عملاً محصولتان به هیچ دردی نمیخورد.
دقیقاً مانند این است که شما لامپ را اختراع کنید اما هیچ انسانی از وجود آن خبر نداشته باشد و بقیه همچنان از آتش برای روشنایی استفاده کنند.
پس در مرحله اول باید از خودتان بپرسید که:
- اصلاً مشتریان ما چه کسانی هستند؟
- ویژگیهای شخصیتی آنان کدام است؟
- چه علایق و سلایقی دارند؟
- در چه مکانهای میتوانید با آنان روبر شوید؟
- چه داستانی میتوانید برایشان بگویید که تحت تأثیر قرار بگیرند؟
پس همیشه به این نکته توجه داشته باشید که قبل از تولید هرگونه محصول، حتماً باید با تیم بازاریابیتان تحقیقات گستردهای انجام دهید تا مخاطبان هدفتان را شناسایی کرده و بهترین راه برای انتقال پیام محصول به آنان را تشخیص دهید.
شش مرحله ساده برای طراحی بازاریابی محصول موفق
تا به اینجا متوجه شدیم که بازاریابی محصول چیست و چرا تا به این حد برای کمپانیهای بزرگ و کوچک اهمیت دارد. در مرحله بعدی خدمتتان عرض کردیم که برای موفقیت در این زمینه حتماً باید شناخت گستردهای مخاطبان هدفتان داشته باشید و بتوانید پرسونای آنان را طراحی کنید.
حالا و در این قسمت، نوبت آن است که به شما بگوییم که اصلاً چطور میتوانید بازاریابی محصول را بهصورت قدمبهقدم انجام دهید بهصورتی که کمترین ریسک ممکن شمارا تهدید کند.
در زیر شش کاری که قبل، حین و بعد از ورود محصولتان به بازار باید انجام دهید را برایتان آوردهایم که در صورت استفاده میتوانند شمارا به حداکثر پتانسیلتان برسانند:
شناخت کامل محصول و تحقیق راجع به آن
عملاً بدون وجود داشتن نیاز، هیچ محصولی تولید نمیشود؛ بنابراین بدون انجام تحقیقات موردنیاز راجع به محصولی که میخواهید تولید کنید، هرگز نباید اقدامی انجام دهید.
اگر امروزه تبلیغات گستردهای راجع به کالاهای گوناگون ازجمله خودرو، موبایل، تبلت و … میبینید، از ماهها قبل از عرضه آن به بازار تحقیقات گوناگونی انجامشده است.
هفتهها، ماهها و شاید سالها قبل از اینکه شما یک کالای تولیدشده را مشاهده کنید، متخصصان بازاریابی در حال کار بر روی آن بودهاند تا بیشترین بازخورد ممکن را دریافت کنند.
بنابراین قبل از عرضه هرگونه محصولی، شما باید راجع به آن شناخت زیادی داشته باشید و با جمعآوری بازاریابان و توسعهدهندگان حرفهای، بهترین تصمیمات ممکن را اتخاذ کنید.
پیش از رسیدن به مرحله نهایی، آزمایش محصول تولیدشده در ابعادهای کوچک دارای اهمیت زیادی است و میتواند ریسک احتمالی را تا حد زیادی کاهش دهد.
انجام تحقیقات اولیه، شناخت کامل راجع به بازار هدف و نیازهای مشتریان، آزمایش محصول در وسعتهای کوچک و… همگی از کارهایی هستند که قبل از عرضه نهایی باید انجام شوند.
داستان محصول
داستانها یکی از محتواهایی هستند که خواندشان برای انسانها دارای جذابیت زیادی است و توجه آنان را جلب میکند. در بازاریابی محصول نیز یکی از فعالیتهای اصلی شما باید نوشتن داستانی کامل و فوقالعاده راجع به محصولتان باشد.
اینکه چه نیازهایی را برطرف میکند، برای چه کسانی مناسب است، راهحل و روش آن برای مشکلات گفتهشده چیست و چه مزیت رقابتی به مشتری ارائه میکند، همه و همه باید در داستان محصول شما گنجاندهشده و با قلمی حرفهای نوشته شوند تا مشتریان ترغیب به خرید آن گردند.
تولید محتوای باارزش و خاص + معرفی محصول
همهٔ ما جملهٔ معروف آقای بیل گیتس که میگوید «محتوا پادشاه است» را شنیدهایم؛ شاید فکر کنید که این جمله بسیار کلیشهای است و تنها با کمک محتوا نمیتوان به موفقیت رسید.
با تمام احترامی که به نظرتان میگذاریم، باید به شما بگوییم که این حرف کاملاً اشتباه است؛ در بازاریابی محصول یکی از اصلیترین کارهایی که تیمهای بازاریابی انجام میدهند تولید محتواهای حرفهای است که محصولات یک شرکت را معرفی میکنند.
در این مرحله، بازاریابان محصول با فعالیت در وبلاگها، ساخت صفحات فرود و استفاده از تست A/B و … سعی میکنند بهترین راه ممکن برای توصیف محصولشان برای مشتری را پیدا کنند.
تعیین برنامه اجرایی محصول
در این مرحله که شما نیاز مشتریان و بازار را شناختید، بهترین راه معرفی محصول به آنان را پیدا کردید و …، نوبت آن است که یک برنامه مکتوب برای اجرای استراتژیهایتان تدوین کنید.
تا به اینجا تمام فعالیتهایی که انجام دادهاید تئوری بودهاند و ازاینپس است که کار اصلیتان آغاز میشود.
در این برنامه باید بهصورت مرحلهبهمرحله کارهایی که باید انجام شود را تعیین کرده و به این نکته اشاره شود که در هر قسمت، مسئولیت کار بر عهده چه کسانی است.
زمان عرضه محصول
حالا که همهٔ شرایط برای عرضه محصول شما آماده است، نوبت آن است که تاریخی دقیق برای این کار را مشخص کنید. این تاریخ باید بر اساس پرسونا مشتریان هدف شما تعیین شود تا آنان مشتاق شده و در روز عرضه، محصولتان مانند بمب منفجر شود.
دقیقاً همان کاری که هرساله برند اپل انجام میدهد و کاری میکند که صف فروش محصولاتش صدها متر باشد!
این قسمت اوج یک کمپین بازاریابی محصول است و درصورتیکه بهصورت صحیح انجام شود، نتیجهی تمامی زحماتتان را به شما خواهد داد.
بررسی نظرات راجع به محصول
حالا که محصول خودتان را منتشر کردید و سروصدای زیادی نیز به وجود آوردید، نوبت آن است که در فضاهای مختلف به جستجو و تحقیق بپردازید تا ببینید مردم راجع به شما چه میگویند.
گرفتن نظرات مشتریان، اینفلوئنسرها، شریکان و … به شما کمک میکند تا خودتان را بهبود داده و بهترین نسخه از محصولتان را ارائه دهید.
جمعبندی و نتیجه گیری
بهصورت کلی بازاریابی محصول یعنی فرآیندی که در طی آن محصول خودمان را به بازار ارائه میکنیم، بهصورتی که مشتریان بتوانند خودشان را با آن وفق داده، ارتباط برقرار کرده و درنهایت با خرید آن محصول، به شرکت ما سود برسانند.
در بازاریابی محصول ما باید بهترین موقعیت برای قرارگیری محصول و همچنین بهترین پیام برای آن را تعیین کنیم تا در هنگام برخورد مخاطبان هدف با آن، احساساتشان برانگیختهشده و اقدام به خرید نمایند.
به کمک بازاریابی محصول ما سعی میکنیم که مشتریان و حتی فروشندگان محصول ما را بهصورت کامل درک کنند و در ادامه و بر اساس یکسری استراتژیها، میزان تقاضا و استفاده از محصول را افزایش دهیم.
این فرایند ممکن در ابعادهای گسترده برای شرکت انجام شود و تمامی پایههای آن بر اساس این استراتژیها قرار بگیرد و یا تنها بخشی از فرآیند بازاریابی آن باشد.
اگر میخواهید که ورود موفقی به بازار داشته باشید و فروشتان در ابتدا و میانههای راه بالا باشد، حتماً باید بازاریابی محصول را بهصورت حرفهای و درست انجام دهید.
در این مقاله از سایت مهدی عراقی سعی کردیم بگوییم بازاریابی محصول چیست و در ادامه نحوه طراحی آن را برایتان شرح دادیم.
نظر شما چیست؟ تابهحال از استراتژی بازاریابی محصول استفاده کردهاید؟ تأثیرات آن برایتان چه بوده است؟ انجام این کار را به دیگران توصیه میکنید؟ حتماً نظرات و سؤالاتتان را در بخش کامنتها بنویسید.