بازسازی برند یا ریبرندینگ (Rebranding) چیست؟
آیا میدانید ریبرندینگ چیست؟ احتمالاً بارها مشاهده کردهاید که برندی که چندین سال است در حال فعالیت است، ناگهان بهصورت کامل هویت خودش را تغییر میدهد.
امروزه کسبوکارهای زیادی در دنیا وجود دارند که پس از گذشت مدتی از فعالیتشان، اقدام به تغییر هویت خود ازجمله لوگو، شعار و… میکنند. به این کار در دنیای کسبوکار ریبرندینگ میگوییم.
ریبرندینگ بهصورت کلی یعنی تغییر شکل و هویت اصلی برند و همچنین تلاش برای خدشهدار نشدن احساسات مخاطبان فعلی! یک ریبرندینگ اگر بهصورت صحیح انجام نشود، میتواند تمام اعتبار یک برند را نابود سازد!در این مقاله از سایت مهدی عراقی قصد داریم بگوییم ریبرندینگ چیست و در ادامه استراتژی طراحی آن را برایتان شرح دهیم.
ریبرندینگ چیست؟
امروزه در فضای کسبوکار مفهومی به نام ریبرندینگ زیاد شنیده میشود و معمولاً افراد تعاریف مختلفی برای این مفهوم دارند.
همانطور که میدانید، امروزه کسبوکارهای تازهکار و استارتاپها، با سرعت زیادی در حال پیشرفت هستند و همین باعث میشود شرکتهای قدیمی، فکری به حال خودشان بکنند.
برای درک بهتر مفهوم، مثالی برایتان میزنم: فرض کنید چند سال قبل یک کافه راهاندازی کردهاید و مدتی نیز به کارهای تبلیغاتی و بازاریابی مشغول شدهاید. الآن بعد از چند سال، شما مشتری دارید، اما بهاندازهای که انتظارش را داشتید بازخورد نگرفتهاید.
پس از مدتی متوجه میشوید که در زمان تبلیغات، خودتان را بهصورت صحیح به مخاطب معرفی نکردهاید؛ یعنی آنان شمارا بهدرستی نمیشناسند. مثلاً شاید فکر کنند کافه شما دارای محصولاتی بیکیفیت است یا دارای تنوع محصولاتی کمی است یا اصلاً شاید مخاطب نداند که شما کافهدارید!
یا اصلاً شاید هیچکدام از موارد بالا مشکل شما نباشد؛ ممکن است ارزشهایی که به مخاطبان معرفی کردهاید، طبق میل آنها نبوده و برند شمارا بهعنوان برندی میشناسند که ربطی به نیازهای آنان ندارد.
در چنین شرایطی چاره چیست؟!
در مثال بالا ما ابتدا بررسی میکنیم تا ببینیم ریشه مشکلات کجاست. آیا پیام تبلیغات ما مشکل داشته؟ آیا مخاطبان و افرادی که ناراضی از کافه ما خارجشدهاند، اقدام به انتقاد و بدگویی راجع به برند ما کردهاند؟ و تحقیقاتی از این قبیل برای رسیدن به دلیل اصلی مشکل.
پس از شناخت دلیل اصلی، اقدام به ایجاد تغییر در استراتژیهای کسبوکارمان میکنیم و در مرحله بعد، به تغییر نام برند، لوگو، پالتهای رنگی و … میپردازیم تا این دفعه، خودمان را بهعنوان برندی خوب در ذهن مخاطب بگنجانیم.
ریبرندینگ تکنیکی است که با استفاده از آن سعی میکنیم با ایجاد تغییرات کلی یا جزئی، هویت برند خودمان را تغییر دهیم تا دید اشتباهی که مخاطبان از ما دارند و … از بین برود.
البته ریبرندینگ با اهداف مختلفی میتواند انجام شود که در ادامه، هرکدام را بهصورت کامل به شما توضیح خواهیم داد. هدف من از زدن این مثال این بود که دقیقاً بدانید منظور ما از ریبرندینگ چیست.
ریبرندینگ درصورتیکه بهصورت صحیح با اصول انجام شود، میتواند کمک بسیار زیادی به ما بکند؛ اما درصورتیکه بهصورت خودسرانه و عجولانه، بخواهید هویت برند خودتان را تغییر دهید ممکن است خطرات زیادی برای خود به وجود آورید.
اولاً اینکه ممکن است مخاطبان، برند جدید را دوست نداشته باشند و شروع به انتقادهای تند علیه شما کنند که اصلاً خوشایند نیست؛ زیرا مخاطب ما احساس دارد و شاید با تغییر برند ما، این احساسات خدشهدار شود.
خطر بعدی خبرنگاران و متخصصان برندسازی هستند. این دو گروه، بهصورت قطع بهیقین پس از تغییر برند ما را موردانتقاد قرار خواهند داد.
ژورنالیستها حتی درصورتیکه بخواهند، نمیتوانند ریبرندینگ ما را مورد تعریف و تحسین خودشان قرار دهند؛ زیرا در این صورت مخاطبان فکر میکنند در حال نوشتن رپورتاژ و تبلیغات هستند. بنابراین طبیعی است که تمایشان به نقد بیشتر باشد تا تحسین!
و مورد بعدی متخصصان بازاریابی هستند؛ مانند مورد اول، این گروه هم نمیتوانند ریبرندینگ را مورد تعریف و تحسین خویش قرار دهند زیرا پسازاین دیگر کاری از دستشان برنمیآید.
پس وقتی اقدام به ریبرندینگ کنیم، بهسرعت مقالههای انتقادی راجع به ریبرندینگ ما پخش خواهد شد و ما همیشه باید منتظر چنین اتفاقاتی باشیم و آنها را مدیریت کنیم.
البته موردی که خدمتتان عرض کردم، در مورد ریبرندینگهای بزرگ و جدی در یک صنعت است؛ برندی که توسط افراد زیادی شناخته میشود و به عبارتی «نام دار» است.
مثلاً شمایی که برندی تازه تأسیس دارید و در همان ابتدا، دچار یکسری اشتباهات شدهاید و حالا قصد تغییر برند خودتان رادارید، نیازی نیست نگران انتقادها باشید؛ زیرا اصلاً کسی شما را نمیشناسد که بخواهد شما را مورد انتقاد قرار دهد!
معمولاً پس از تغییر برند شرکتهای بزرگ، بین متخصصان و خبرنگاران اختلافهایی به وجود میآید؛ گروهی میگویند که ریبرندینگ شرکت Y واقعاً ریبرندینگ بود و گروهی نیز میگویند نه!
به خاطر دلایلی که در بالا عرض کردم، خیلی از شرکتهای بزرگی که قصد ریبرندینگ رادارند، متخصصان و خبرنگاران را به جلسات مشورت خودشان دعوت میکنند تا پس از ریبرندینگ، دیگر توانایی نقد کار آنان را نداشته باشند!
فرق بازسازی جزئی برند با بازسازی کامل چیست؟
ریبرندینگ همیشه بهصورت کامل و در سرتاسر هویت برند نیست؛ بهعنوانمثال ما همیشه نیاز نداریم که تمامی هویت برندمان ازجمله نام، شعار، المانهای بصری مثل لوگو و … را تغییر دهیم!
درواقع برای انجام چنین کاری، ما باید انگیزه بسیار جدی داشته باشیم؛ زیرا چالشهای فراوان و بسیاری بر سر راه ما وجود خواهند داشت.
ریبرندینگ در سه دسته زیر میتواند انجام شود:
- ریبرندینگ در سطح محصول
- ریبرندینگ در سطح واحدهای استراتژیک کسبوکار
- ریبرندینگ در سطح شرکت
ریبرندینگ در سطح محصول، یعنی ما قصد نداریم بهصورت کامل هویت برند خودمان را تغییر دهیم؛ بلکه تنها هویت و تصویر برخی از محصولات که در بین مردم شناختهشده هستند را باید دستخوش تغییراتی کنیم.
خب مشخص است که این ریبرندینگ نسبت به سایرین خیلی راحتتر و سادهتر خواهد بود و چالشهای کمتری نیز خواهد داشت؛ زیرا درواقع احساسات مخاطب کمتر خدشهدار میشود.
نکته مهم این است که اگر شما تغییر در عناصر بصری برند ازجمله لوگو و رنگبندی انجام دهید، درواقع بازسازی برند را انجام دادهاید؛ بنابراین چنین تغییراتی را نمیتوان جدا از ریبرندینگ کامل در نظر گرفت.
گاهی ما ممکن است به دلیل عدم آگاهی از ریشه اصلی مشکلات در شرکـت، بهصورت کلی اقدام به تغییر کامل هویت شرکتمان کنیم؛ در چنین شرایطی نهتنها هیچ سودی در ریبرندینگ نخواهیم برد، بلکه موج بزرگی از اتفاقات ناخوشایند به سراغ ما خواهند آمد. دیگر از انتقادها نگویم که خیلی بهتر است!
امروزه اکثر کارشناسان بازاریابی توصیه میکنند ریبرندینگ کامل در شرکت را انجام ندهید؛ زیرا اولاً این کار با چالشهای بسیار بزرگی همراه است و ثانیاً باید یک انگیزه جدی داشته باشید تا بتوانید با این چالشهای بزرگ مقابله کنید.
چه دلیلی برای ریبرندینگ وجود دارد؟
احتمالاً تا به اینجا متوجه مفهوم ریبرندینگ شده باشید؛ اما احتمالاً از خودتان میپرسید که «اصلاً چرا یک شرکت باید بخواهد هویت برند خودش را بهصورت کامل تغییر دهد؟» خب سؤال سادهای است اما نیاز به جواب کاملی دارد.
معمولاً صاحبان کسبوکارها انگیزههای مختلفی برای ریبرندینگ دارند؛ بهعنوانمثال ممکن است یک برند در دید مخاطبان برخلاف چیزی که مدیران آن میخواهند شناختهشده باشد و آنان قصد داشته باشند با ریبرندینگ، این سوءتفاهم را برطرف کنند.
یا گاهی ممکن است یک شرکت برای خروج از بازارهای قدیمی و ورود به بازارهای جدید، از ریبرندینگ استفاده کند. در زیر برخی از مهمترین دلایل ریبرندینگ را برایتان توضیح میدهم:
1 – ایجاد تغییرات در مدیریت شرکت
گاهی ممکن است یک شرکت بزرگ اقدام به خرید شرکت کوچکتری کند و پسازآن، برای نام بردن از خودش و گسترش هویت خود، تصمیم به ریبرندینگ بگیرد.
گاهی نیز ریبرندینگ ممکن است بر اساس قراردادهای پرسودی باشند که شرکتهای مختلف برای همکاری با یکدیگر امضا میکنند.
بهعنوانمثال، پس از اینکه شرکت اسنپ و شرکت زود فود باهم همکاری کردند و با یکدیگر ادغام شدند، نام زود فود به اسنپ فود تغییر یافت؛ هدف از این تغییر این بود که به بازار اعلام کند که برند اسنپ بزرگتر شده و حالا نامش را درزمینهٔ غذا نیز خواهید شنید.
برخی از شرکتهای مادر نیز که اقدام به خرید شرکتهای کوچکتر میکنند، سیاست برعکسی را در پیش میگیرند. بهعنوانمثال (L’Oréal’s) که مدیریت شرکتهای بسیاری از بر عهده دارد، نسبت به ریبرندینگ هیچکدام از برندهای تحت اختیارش اقدام نکرده است.
این شرکت دلیل این کارش را احترام به هویت هر برند اعلام میکند و تمایل دارد هر برند در همان مسیری که ابتدا قرار داشته حرکت و رشد کند.
بنابراین نمیتوان یک روش کلی را برای همهٔ شرکتها اعلام کرد؛ گاهی شرکتهای مادر بلافاصله پس از خرید برندهای دیگر و ترکیب با آنها، اقدام به ریبرندینگ میکنند، بعضی هم مانند اسنپ و زود فود بدون خریداری کردن و فقط با همکاری، ریبرندینگ را انجام میدهند، بعضی هم مانند شرکت (L’Oréal’s)، تحت هیچ شرایطی ریبرندینگ را انجام نمیدهند.
2 – ایجاد تغییرات در استراتژیهای شرکت
در دنیای کسبوکار برای رسیدن به موفقیت، شرکتها استراتژیهای خاصی را اجرا میکنند تا با استفاده از آنان به اهداف و چشماندازهایی که دارند برسند.
دراینبین گاهی شرکتها به دلایل مختلفی ممکن است بخواهند استراتژیهای خودشان را تغییر دهند تا به اهداف گوناگونی برسند. بهعنوانمثال ممکن است یک شرکت بخواهد پس از مدتی فعالیت در یک منطقه جغرافیایی خاص، وارد بازار جهانی شود؛ در چنین شرایطی احتمالاً نیاز به ایجاد یکسری تغییرات دربرند خواهد بود.
بهعنوانمثال، شرکت سونی در ابتدا «توکیو سوشین کوگیو» نام داشت که وقتی خواست وارد بازارهای بینالمللی شود، تصمیم گرفت نام خودش را به سونی تغییر دهد.
بنابراین وقتی یک شرکت بخواهد بازارهای قدیمی خود را کنار بگذارد یا وارد بازار جدیدی شود، اقدام به ریبرندینگ میکند؛ حالا این ریبرندینگ میتواند کلی باشد یا جزئی.
3 – به وجود آوردن تغییرات در محیط بیرونی
در جامعه امروزی ممکن است دغدغهها و خواستههای مردم بهسرعت تغییر پیدا کند و برند ما با همان ویژگیهای قدیمی نتواندبهصورت صحیح به مسیر خودش ادامه دهد. در چنین شرایطی برندها سعی میکنند با انجام ریبرندینگ، همچنان سوددهی خودشان را حفظ کرده و بالا ببرند.
بهعنوانمثال در چند سال اخیر و با افزایش آلودگی هوا و سازمانهای حفظ محیطزیست، مردم میخواهند که برندی که از آن استفاده میکنند، از روشهایی اقدام به تولید محصولات کند که آسیبی به محیطزیست نرسد.
این موضوع برای برندهایی که درزمینهٔ سوختهای فسیلی یا تولید محصولات اینچنینی فعالیت میکنند، چندین برابر خواهد بود.
«برند بریتیش پترولیوم» مصداق بارز این موضوع است؛ این شرکت پس از افزایش علاقه عمومی به حفظ محیطزیست، تصمیم گرفت لوگو و طراحی بصری خودش را دستخوش تغییرات کند.
البته این شرکت پس از تغییر عناصر بصری، دیگر کار خاصی انجام نداد و همان روشهای قبلی را در پیش گرفت که خیلی سریع لو رفت. درواقع این برند فقط لوگو خودش را تغییر داده بود و درواقع، عملی برای کاهش ضررها و تغییر روش کاری خود در پیش نگرفته بود.
گاهی نیز ممکن است در اثر گذر زمان، سلیقه و علاقههای مردم تغییر کند؛ به همین جهت ما ممکن است نیاز به ریبرندینگ داشته باشیم.
بهعنوانمثال، امروزه دیگر لوگوهای لوکس و پیچیده موردعلاقه عموم مردم نیست و آنان ترجیح میدهند برند موردعلاقهشان یک لوگوی ساده داشته باشند؛ زیرا هم به خاطر سپاری آن راحتتر است و هم نیاز بهدقت زیاد برای شناسایی آنان ندارند!
بهعنوانمثال، شرکت اپل در ابتدا، دارای لوگوهایی پیچیده بود اما درگذر زمان این لوگو ساده و سادهتر شد که به شکل امروزی آن یعنی سیب مشکی رسید.
4 – بد شناخته شدن توسط مخاطب
گاهی اوقات ممکن است تصویری اشتباه از برند ما در بین مردم و بازار شکلگرفته باشد که جلوی پیشرفت ما و برندمان را میگیرد. در چنین شرایطی ما سعی میکنیم با ریبرندینگ، کاملاً برندی جدید با لوگو، شعار و … تازه به وجود آوریم و دیدگاه منفی قبلی که راجع به ما شکلگرفته است را از بین ببریم.
بهعنوانمثال در جامعه امروزی به خاطر بازنماییهایی که در تلویزیون شکلگرفته، ما فکر میکنیم روباهها مکار و حیلهگر هستند و بسیاری از مردم نسبت به این حیوان دید بدی دارند. درصورتیکه اصلاً تابهحال کسی مکاری و حیلهگری روباه را ندیده است!
یا حتی کفتارها نیز چنین هستند؛ بسیاری از مردم کفتارهارا موجوداتی بد و زشت میپندارند که به خوردن لاشههای باقیمانده میپردازند و حتی خرافاتی نیز در مورد آنان وجود دارد! حال شاید جالب باشد بدانید که کفتارها نقش مهمی در طبیعت دارند وزندگی اجتماعی آنان نیز بسیار جالب و جذاب است.
بنابراین در اینجا نتیجه میگیریم گاهی حتی حیوانات نیز به ریبرندینگ دارند تا تصاویر منفی که راجع به آنها شکلگرفته از بین برود.
مثالهای بالا را برایتان آوردیم تا درنتیجه متوجه شویم که همیشه مشکلات، نمیتواند مربوط به عنصری داخلی باشد؛ بلکه گاهی ممکن است به دلایل تصاویر بیرونی اشتباهی که راجع به ما ساختهاند، مشکلاتی برای برندمان پیش بی آید.
درواقع در این شرایط، با یک ریبرندینگ ساده میتوان برندی کاملاً جدید که از عناصر بصری تازه و … ساختهشده به وجود آوریم، بدون اینکه تغییری در مجموعه ایجاد کنیم.
مراحل انجام ریبرندینگ چیست؟
حالا که مفهوم ریبرندینگ را درک کردیم و فهمیدیم که صاحبان شرکتها با چه هدفی اقدام به ریبرندینگ میکنند، نوبت آن است که مراحل انجام این کار را نیز بیاموزیم.
یک ریبرندینگ در صورتی موفق خواهد بود که با برنامه و بهصورت صحیح انجام شود؛ درصورتیکه بهصورت خودسرانه و بدون داشتن علم کافی اقدام به انجام این کارکنید، خطرات بسیاری شمارا تهدید خواهد کرد. در زیر مراحل انجام ریبرندینگ را برایتان شرح میدهیم:
1 – هدفتان از انجام ریبرندینگ را بدانید
گاهی اوقات مدیران شرکتها بهاشتباه و به خاطر عدم آگاهی، اقدام به ریبرندینگ میکنند، درصورتیکه تمامی شاخصهای عملکرد خوب و مناسب و درآمد آن نیز بالا است.
در شرایطی مثل بالا، ما اصلاً نیازی به ریبرندینگ نداریم! درواقع ریبرندینگ چیز سادهای نیست که هر موقع دلمان خواست آن را مانند نقلونبات انجام دهیم! در ابتدا شما باید بدانید هدفتان از ریبرندینگ چیست؟ آیا اصلاً نیازی به این کار رادارید؟
اگر دلایل محکم و جدی و انگیزه بالایی دارید، پس ریبرندینگ باید انجام شود. در مرحله بعد باید معیارهایی تعیین کنید تا اهدافتان قابلاندازهگیری شود؛ در این مرحله KPI ها وارد عمل میشوند.
بهعنوانمثال شاید برند حال حاضر شما هماهنگی مناسبی با محصولی که میفروشید نداشته باشد؛ هدف شما در اینجا میتواند افزایش آگاهی از برند باشد و یکی از KPI ها هم جستجو نام برند + محصول در گوگل باشد.
2 – به تحقیقات بازار بپردازید
حالا که اهداف و مشکلات برند را شناسایی کردید و معیارهایی نیز برای اندازهگیری برگزیدید، نوبت آن است که مطمئن شوید مشکلاتی که شناسایی کردهاید واقعی است و به خاطر ارزیابی اشتباه نیست.
در این مرحله باید بهصورت کامل بازار هدف و مشتریان را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید؛ باید ببینید که چه کسانی از شما و چه کسانی از رقبا خرید میکنند. پسازاین، شما بهراحتی میتوانید بازار هدفتان را شناسایی کنید و نیازهایشان را بشناسید.
در مرحله بعد باید با ایجاد یک نظرسنجی، از مشتریان بخواهید که نقاط ضعف شمارا بیان کنند.
در بسیاری از مواقع ممکن است مشکلاتی که فکر میکنید وجود دارند فقط یک «فکر» باشند و در ذهن مشتری اصلاً چنین چیزی وجود نداشته باشد.
3 – برای بازسازی برند برنامهریزی کنید
خوب تا به اینجا اهداف خودمان از ریبرندینگ را شناسایی کردیم، KPI هارا برگزیدیم و درنهایت با تحقیقات مطمئن شدیم که واقعاً مشکلی وجود دارد و «توهم» نیست. حالا و در این مرحله، باید برای اجرای ریبرندینگ خود برنامهریزی کنیم.
برای این کار ابتدا باید تعیین کنید که ریبرندینگ شما بهصورت کلی خواهد بود یا جزئی (تفاوت این دو را در ابتدای مقاله عرض کردم)؛ اگر هدف شما این باشد که بهصورت کامل عناصر بصری، شعار و … برندتان را تغییر دهید، هزینه بالایی روی دستتان خواهد بود و ریسک کار نیز بالاتر میرود.
اما اگر هدفتان تنها ایجاد تغییرات بصری ساده باشد، هم ریسک کمتر است هم هزینه!
بنابراین باید پس از تحقیقات، ریسک و هزینههایی که در هر مرحله باید بپردازید را تعیین کنید و درنهایت برند بوک خودتان را در اختیار طراحان و بازاریابان قرار دهید تا عناصر بصری و ارتباطی را بر اساس اهدافتان پیش ببرند.
4 – هویت بصری برند را دوباره طراحی کنید
هویت بصری نقش بسیار مهمی در موفقیت یک برند ایفا میکند و درصورتیکه در این قسمت عجله کنید و طراحیتان مناسب با اهدافتان نباشد، قطعاً به مشکل خواهید خورد! در این مرحله حتماً با افراد متخصص و باتجربه مشورت کنید تا بهترین شرایط ممکن را برای برند فراهم کنند.
قبلاً در مقاله برند بوک چیست به شما گفته بودیم که عناصر بصری شامل چه مواردی میشوند؛ اما بهصورت کلی پالت رنگ، نام برند، لوگو، تگ لاین، تایپوگرافی و … شامل هویت بصری میشود.
5 – نظرسنجی در گروه کانونی
گروه کانونی، گروهی است که افراد حاضر در آن میتوانند تجارب و انتقادات خود را در برابر پرسشهای مصاحبهکننده به اشتراک بگذارند.
در این مرحله شما باید تغییراتی که قصد اجرای آنان رادارید در گروههای کانونی مختلف به اشتراک بگذارید و انتقادات و نظرات آنان را جویا شوید و تغییرات لازم را اجرا کنید. پسازاین، تغییرات نهایی را اعمال کنید.
گروه کانونی میتواند مشتریان بالقوه یا مشتریان فعلی شما نیز باشد.
6 – از برند جدید رونمایی کنید
پسازاینکه تغییرات را در گروه کانونی به اشتراک گذاشتید و با انتقادهای آنان، بهترین تغییرات ممکن را به وجود آوردید، نوبت آن است ریبرندینگ را بهصورت عمومی اعلام کنید و از آن پرده بردارید.
در این مرحله شما با موجی بزرگی از توجه روبرو میشوید و افزایش آگاهی از برند نیز اتفاق میافتد؛ اما بهتر آن است که همزمان با رونمایی از برند جدید، خبرهای جذاب دیگری مثل محصولات جدید یا افتتاح شعبههای جدید را نیز اعلام کنید تا بهخوبی مشتریان از ریبرندینگ آگاه شوند.
برای اینکه بیشترین تأثیر را روی مخاطبان بگذارید و بهسرعت تصویر جدید برند خودتان را با تصویر قبلی جایگزین کنید، کارهای زیر بهشدت مفید خواهند بود:
- در رسانههای خبری معتبر رپورتاژ منتشر کنید
- در شبکههای اجتماعی مختلف ویدیوهای جذاب تولید کنید و مخاطبان را باخبر کنید
- در سطح شهر اقدام به تبلیغات کنید
- به باشگاه مشتریان خود پیامهای اطلاعرسانی بفرستید
- سایت یا اپلیکیشن را بهروزرسانی کنید
7 – منتظر نظر مخاطبان باشید و انتقادهای آنها را ثبت کنید
همانطور که در ابتدای مطلب نیز گفته شد، پس از ریبرندینگ قطعاً دو گروه متخصصان و خبرنگاران از شما انتقاد خواهند کرد.
ممکن است بعضیها از لوگو شما انتقاد کنند، بعضیها از بازاریابی و …
درهرصورت در این مرحله وظیفه شما این است که بازخوردهای مخاطبان را بهصورت صحیح و دقیق زیر نظر بگیرید و در صورت لزوم، تغییرات دیگری را اعمال کنید تا درنهایت به ایدئالترین شکل ممکن برسید.
جمعبندی و نتیجه گیری
ریبرندینگ عملیاتی است که در طی آن سعی میشود به ایجاد تغییرات در برند بهصورت جزئی یا کلی با هدف بهبود تصویر برند در ذهن مخاطب و … پرداخته شود تا با شناخت بازار هدف و نیاز مخاطبان، سوددهی شرکت حفظشده و در مسیر رسیدن به اهدافش قرار بگیرد.
یک ریبرندینگ زمانی موفق خواهد بود که بهصورت اصولی و صحیح و به همراه برنامهریزی انجام شود؛ در غیراینصورت نهتنها نتیجهای نخواهید گرفت، بلکه خطرات بسیاری زیادی شمارا تهدید خواهد کرد.
در این مقاله سعی کردیم بگوییم ریبرندینگ چیست و در ادامه نحوه انجام آن را برایتان شرح دادیم. نظر شما چیست؟ تابهحال اقدام به ریبرندینگ کردهاید؟ تأثیرات آن برایتان چه بوده است؟ حتماً نظرتان را در کامنتها بنویسید.
سلام خسته نباشید مقالتون عالی بود مچکرممم