مدل بازاریابی sostac چیست ، چرا و چگونه از آن استفاده کنیم؟
مدل بازاریابی sostac چیست؟ آیا تابهحال راجع به آن فکر کردهاید؟ دنیای بازاریابی بسیار عظیم و بزرگ است و کسبوکارهای مختلف در سرتاسر دنیا دائماً سعی میکنند در این زمینه موفق بوده و درنهایت مشتریهای جدیدی به دست آورند؛
اما از یکجایی به بعد با روشهای متداول نمیتوان به موفقیت رسید که همین باعث میشود تلاشهای برندهای مختلف، باعث خلق مدلهای جدید بازاریابی مختلفی شود. بازاریابی نیز مانند تمامی کارها، یک فرمول ثابت ندارد بنابراین کاملاً طبیعی است که دهها مدل مختلف برای انجامش وجود داشته باشد.
مدل بازاریابی sostac یکی از مدلهای بسیار محبوب و پرکاربرد در بازاریابی نوین است که توسط اکثر شرکتهای بزرگ دنیا استفاده میشود و کمکتان میکند این فرآیند را بهصورت سادهتری دنبال کنید.
در این مقاله از سایت مهدی عراقی قصد داریم بگوییم مدل بازاریابی sostac چیست و چه فایدهای برای ما دارد و در ادامه نحوه طراحی آن را برایتان شرح میدهیم.
مدل بازاریابی یعنی چه؟
داشتن تعداد زیادی مشتری و درنهایت رسیدن به سودهای هنگفت در بازار، نیاز به تبلیغات و بازاریابی قدرتمندی دارد که بر اساس استراتژیهای خاصی اجرا شوند و برای ما مخاطبانی وفادار، راضی و خوشحال میسازند.
اما شاید از خودتان بپرسید که مدلهای مختلف بازاریابی چه فرقی با یکدیگر دارند؟ مگر همه-ی آنان برای به دست آوردن مشتری ساخته نشدهاند؟
بهصورت کلی، هر مدل بازاریابی بهصورت متفاوتی بازار را برای ما شبیهسازی میکند و به کارشناسان بازاریابی کمک میکند تا میزان سود شرکت را بالا ببرند.
برای درک بهتر مدلهای مختلف، مثالی برایتان میزنم؛ فرض کنید در یک مسابقه شنا قرار دارید و هدفتان رسیدن به خط پایان است. شما برای این کار میتوانید استراتژیهای متفاوتی را در پیش بگیرید.
بهصورت زیرآبی شنا کنید یا روی آب، برعکس پا بزنید یا معمولی. استفاده از هرکدام ازاینروشها بسته به وضعیت جسمانی شما میتواند تفاوت داشته باشد و هر فرد برای خودش باید استراتژی منحصربهفردی داشته باشد؛ در بازاریابی نیز ما برای رسیدن به هدف اصلیمان یعنی فروش، از روشها و استراتژیهای متفاوتی استفاده میکنیم که به هرکدام از آنان مدل بازاریابی میگوییم.
هر مدل بازاریابی دارای یکسری قوانین و اصول خاصی است که ما را بهصورت مرحلهبهمرحله پیش میبرد و با ساختار دادن به فرآیند بازاریابی، به ما کمک میکند که دقیقاً بدانیم در لحظه چهکارهایی را انجام داده و چهکارهایی را انجام ندهیم.
برای اینکه بتوانید بهترین مدل را انتخاب کنید، در ابتدا باید رقیبان و خودتان را بهصورت کامل شناخته و دقیقاً بدانید که در آینده میخواهید به کجا برسید.
بهعنوانمثال، در کویری که دقیقاً نمیدانید به کجا میخواهید برسید، نه پرواز با هواپیما میتواند کمکتان کند و نه حرکت با ماشین.
مدل بازاریابی sostac چیست؟
حالا که متوجه شدیم مدلهای مختلف بازاریابی چه فرقی با یکدیگر دارند و چرا تا این حد تعدادشان زیاد است، نوبت آن است که به بحث اصلی خودمان یعنی مدل سوستاک بپردازیم.
این مدل امروزه در اکثر کسبوکارهای بزرگ دنیا دارای محبوبیت بالایی بوده و استفاده میشود و از هر فردی که درزمینهٔ دیجیتال مارکتینگ فعالیت میکند سؤال کنید، نظرش راجع به آن مثبت خواهد بود.
به نظرتان دلیلش چیست؟ sostac به دلیل ساختار فوقالعادهای که دارد، دستگاهی را به شما ارائه میکند که در هر مرحله از بازاریابی بدانید باید چهکارهایی را انجام دهید و چه طرحهایی را پیاده کنید.
بسیاری از کسبوکارهای دنیا به این دلیل در بازاریابی شکست میخورند که برنامههایشان را روی کاغذ نمیآورند. استفاده از این مدل بازاریابی به شما کمک میکند که بدانید در لحظه حال در چه مرحلهای قرار دارید و اقدامات پیش رویتان کدام است.
همانطور که میدانید، داشتن ایده بهتنهایی هیچ کسبوکاری به موفقیت نخواهد رساند؛ مدیری را تصور کنید که بهصورت روزانه ایدههای خودش را مینویسد اما دقیقاً نمیداند برای اجرایی کردنش باید چهکاری انجام دهد!
کافی است هر ایدهای که درزمینهٔ بازاریابی به ذهنتان رسید را وارد این مدل کنید؛ خواهید دید که کارهایتان را بهصورت لیست شده به شما نمایش میدهد.
یکی از اصلیترین دلایل استفاده از مدلهای بازاریابی، نحوه کار مغز ماست؛ مغز طوری طراحیشده علاقه شدیدی به انجام کارهایی دارد که واضح و مشخص است. دقیقاً یکی از دلایلی که کارشناسان به استفاده از هدفگذاری اسمارت اصرار دارند، همین قضیه است.
مدل بازاریابی sostac دارای 6 قسمت مختلف است که مانند پازل عمل میکنند؛ در هر قسمت آن شما اطلاعات مختلفی به دست میآورید که با کنار هم قراردادنشان میتوانید برنامه کلی بازاریابیتان را به دست آورده و پلن اجراییتان را تعیین کنید.
سوستاک سومین مدل بازاریابی محبوب در دنیا است و به افراد باید کمک کرده که کارهایشان را برنامهریزی کرده و درنهایت به اهداف خودشان برسند.
شاید تصور کنید که این مدل برنامهریزی صرفاً درزمینهٔ دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی کاربرد دارد اما این تصور کاملاً اشتباهی است؛ برای تعیین اهداف شخصی، خانوادگی، مالی و … نیز میتوانید از sostac استفاده کنید و نتایج شگفت انگیزش را ببینید.
چرا باید از مدل بازاریابی sostac استفاده کنیم؟
حالا که متوجه شدیم مدل بازاریابی sostac چیست، نوبت است که بدانیم اصلاً چرا باید از این مدل استفاده کنیم؟
در زیر دلایلی واضح و مشخص برایتان آوردهام:
1 – ساختاری واضح و مشخص
به نظرتان چرا بسیاری از شرکتهایی که بهتازگی کار خودشان را شروع کردهاند خیلی سریع از فضای رقابت حذفشده و نابود میشوند؟ درست است! نداشتن برنامههایی واضح و مشخص.
هنگامیکه دقیقاً ندانید باید چهکارهایی انجام دهید، چگونه میخواهید به موفقیت برسید؟
بسیاری از افراد گول اهمالکاری مغزشان را میخورند و هنگامیکه از آنان میپرسیم چرا از الگوهای برنامهریزی استفاده نمیکنید، میگویند که: «نیازی نیست؛ من آنان را در ذهنم دارم!»
در نگاه اول شاید حرف درستی به نظر برسد؛ اما بهراستی، ما تاکنون چند بار این حرف را زدهایم؟ و چند بار برنامههای موجود در ذهنمان را اجرا و نتیجه گرفتهایم؟ هیچ بار!
دلیل آن این است که اطلاعاتی که دائماً روبروی چشم ما قرار نداشته باشند، خیلی سریع توسط مغزمان فراموششده و هرگز نمیتوانیم اجرایشان کنیم!
ساختار واضح مدل بازاریابی sostac به ما کمک میکند تا برنامههایمان را به خاطر بسپاریم، اهدافمان را تعیین کرده و درنهایت خودمان را بسیار بهتر از قبل به مشتری معرفی کنیم.
سوستاک با بخشبندی کردن کارهای شما، دقیقاً مشخص میکند که امروز، فردا، هفته بعد، ماه بعد و… دقیقاً باید چهکاری انجام دهید و در زمانتان نیز صرفهجویی فراوانی میکند.
ترکیب این مدل با هدفگذاری اسمارت نیز میتواند بسیار قدرتمند عمل کند و نتایج حیرتآوری برایتان داشته باشد.
2 – تمرکز روی رضایت مشتری
با توجه به رضایت مشتری ما میدانیم که یعنی هر مشتری پس از استفاده از خدمات و محصولات ما تا چه حدی احساس خشنودی میکند؛ بنابراین مدل بازاریابی sostac کمکتان میکند که مشتریانی راضی داشته باشید و آنان را بهمرورزمان تبدیل به مشتری وفادار کنید.
زیرا این مدل به شما کمک میکند مشتریانتان را بهصورت واضح بشناسید، از اهمیت آنان در بخشهای مختلف آگاه بوده، افراد تأثیرگذار در کارتان را بشناسید درنهایت بهترین تاکتیکهای ممکن برای اجرا را تعیین کنید.
هنگامیکه یک برنامه واضح، مشخص و شخصیسازیشده داشته باشید، کارها را بهصورت منطقی انجام میدهید و از درگیر شدن احساسات جلوگیری میکنید.
بسیاری از کسبوکارها به دلیل اینکه برنامه اجرای دقیق ندارند، نیاز مخاطبان را بر اساس علاقه خودشان میسنجند و اینیکی از اصلیترین دلایل شکست آنان به شمار میآید و درنهایت رضایت مشتری را بهشدت کاهش میدهد.
برای درک بهتر، مثالی برایتان میآورم: «آقای نیل کارنگی در کتاب آیین دوستیابی میگوید که من علاقه زیادی به خامه و توتفرنگی دارم. گاهی نیز به ماهیگیری میروم؛ اما هرگز نشده که به قلابم خامه و توتفرنگی بزنم!»
مثال بالا دقیقاً توضیح میدهد که چیزی که ما دوست داریم، لزوماً برای مخاطب نیز جذاب نیست. مدل بازاریابی sostac دقیقاً کمکتان میکند که آن چیز موردعلاقه مشتری را پیداکرده و درنهایت به قلابتان بزنید!
3 – هدفدار بودن
اهدافی که برای خودتان و شرکت تعیین میکند، دقیقاً مانند ستون ساختمانتان به شمار میآیند و عملاً بدون آنان هرگز نمیتوانید امیدی به موفقیت درزمینهٔ بازاریابی و … داشته باشید.
یکی از اصلیترین دلایلی که تعداد افراد موفق و شرکتهای بزرگ انگشتشمار است دقیقاً همین مسئله است؛ مثلاً برندی مانند اپل، سالهاست که دائماً بهصورت اصولی هدفگذاری میکند و با برنامهریزیهایی منطقی سعی دررسیدن به آنان دارد.
بدون داشتن هدف، عملاً در حال قدم زدن در یک بیابان بسیار بزرگ هستید و به هر جهتی حرکت کنید، سودی عایدتان نمیشود زیرا اصلاً نمیدانید چه میخواهید.
مدل بازاریابی sostac کاملاً هدفمند است و شما در طی آن باید اهدافی کاملاً دقیق و اسمارت تعیین کنید و ازآنپس تمامی فعالیتهایتان بر اساس آن شکل خواهد گرفت و هر کاری که بکنید، برای رسیدن به آنان خواهد بود.
به کمک سوستاک، شما چشمانداز آینده خودتان را بهصورت دقیق میدانید و میتوانید بگویید که در چند سال آینده تقریباً در کجا قرار خواهید داشت.
4 – مشخص بودن تاکتیکها و روشها
فرض کنید اهدافی را تعیین کردهاید و برای رسیدن به آنان نیز شوق زیادی دارید؛ اما اصلاً نمیدانید با کمک چه روشی این کار را خواهید کرد! در چنینی شرایطی طبیعی است که هرگز به آنان نرسید.
بسیاری از افراد مرحله هدفگذاری را بهخوبی طی میکنند اما به بخش استراتژی و تاکتیک-های موردنیاز برای رسیدن خواستههایشان هیچ اهمیتی نمیدهند.
فرض کنید ما تعیین میکنیم که تا یک سال آینده باید 1000 مشتری وفادار داشته باشیم؛ اما اصلاً نمیدانیم چطوری باید این کار را انجام دهیم! از طریق سئو، تبلیغات، یا …؟
در مدل بازاریابی sostac ما بر اساس تحقیقات کامل و گسترده سعی میکنیم که روشهای مورداستفاده برای رسیدن به هدفها را تعیین کنیم و ازاینرو، احتمال موفقیتمان افزایش خواهد یافت.
5 – جلوگیری از عدم تمرکز روی استراتژیها
شرکتهای زیادی هستند که باعلاقه زیادی اقدام به طراحی استراتژیهای بازاریابی خودشان میکنند و در پایان نیز برنامه بسیار خوبی در اختیاردارند؛ اما پس از گذشت مدتی، برنامه قبلی را رها کرده و دوباره برنامه جدید میسازند.
تمرکز نداشتن روی کارها استراتژیها یکی از چیزهایی است که احتمال نتیجهگیری شمارا بسیار کم میکند و حتی اگر به موفقیت برسید، آن بسیار کوچک خواهد بود.
ورزشکاری را تصور کنید که چند ماه به سراغ ورزش بدنسازی میرود، چند ماه کشتی و چند ماه بعد فوتبال! به نظرتان چنین فردی تا آخر عمر خودش میتواند در رشتهای به موفقیت برسد؟ قطعاً نه.
استمرار داشتن بر کارها یکی از اصلیترین رازهای موفقیت کمپانیهای بزرگ دنیا است که هر فردی میتواند به کمک آن موفقیت خودش را تضمین کند.
مدل بازاریابی sostac به دلیل ساختار فوقالعادهای که دارد امکان نگهداری استراتژیهای تعیینشده تا زمان رسیدن به نتیجه را به شما میدهد.
راهنمای قدمبهقدم استفاده از مدل بازاریابی sostac
حالا که فهمیدیم مدل بازاریابی sostac چیست و چه فایدههایی دارد، نوبت آن است به سراغ نحوه طراحی آن برویم.
بهصورت کلی ساختار سو ستاک بسیار ساده است و بامطالعه این مقاله تا حد زیادی مفهوم آن را درک خواهید کرد؛ اما برای گرفتن نتیجه شما به چیزی فراتر از اینها نیاز خواهید داشت.
پیشنهاد میکنیم دائماً این روش را تمرین کنید تا بهمرورزمان آن را بهصورت کامل «درک» کرده و با استفاده مناسب در کسبوکارتان، نتایج شگفت انگیزش را ببینید.
در زیر راهنمای قدمبهقدم استفاده از این الگو را برایتان آورده آوردهایم:
1 – موقعیت خودتان در بازار را تشخیص دهید
مهمترین واصلیترین مرحله در مدل بازاریابی sostac، مشخص کردن وضعیت فعلی خودتان است. در این بخش باید دقیقاً مشخص کنید که در حال حاضر چه وضعیتی دارید، در کجا هستید و در آینده قصد دارید به چه شرایطی برسید.
مثلاً فرض کنید شرکت ما قصد دارد که درآمد خودش را افزایش دهد؛ بنابراین در مرحله اول باید تشخیص دهد که در حال حاضر چه قدر درآمد دارد؟ در میان مخاطبان چه جایگاهی دارد؟ در آینده به چه مقدار درآمد میخواهد برسد و درنهایت بهصورت کامل خودش را بشناسید.
انجام این کار باعث میشود که یک تصویر شفاف از خودتان و منابعتان داشته باشید و درنهایت با شناخت نقطه بالقوه و بالفعل خودتان، جلوی اهداف احساسی را بگیرید.
زیرا ضمیر ناخودآگاه ما طور طراحیشده است که اگر نقطه بالفعل خودشان را نشناسد ممکن است به تعیین اهداف بیشازحد بلندپروازانه دست بزند که درنهایت اگر به آنان نرسید، احساس شکست بزرگی میکنید و دچار افسردگی میشوید.
در این مرحله حتماً باید پرسونای مشتریان خودتان که تاکنون طراحی کردهاید را بررسی کنید و بدانید که مشتریانتان چه روحیاتی دارند. در بخش بعدی، باید از تحلیل سوات استفاده کنید تا درنهایت نقاط ضعف، قوت، فرصتها و تهدیدها را بشناسید و درنهایت آنان را در استراتژیهای مرحله بعد بهکارگیرید. اینجا
فراموش نکنید که اصلیترین قسمت تعیین وضعیت، تحلیل رقبا است؛ اینکه آنان چه کسانی هستند، چه ویژگیهای دارند، مزیت رقابتیشان چیست و چهکارهایی انجام میدهند که شما نمیدهید.
2 – اهدافی که میخواهید را تعیین کنید
و مثل همیشه، هدفگذاری نیز بخشی از این الگوی بازاریابی است که در آن باید دقت زیادی داشته باشید.
در مرحله اول باید اهداف کلی خودتان را بدانید؛ مثلاً میخواهید فروشتان بیشتر شود؟ رضایت مشتریان را بالا ببرید؟ مشتریان فعلی را به مشتری وفادار تبدیل کنید و …
پیشنهاد میکنیم که در ابتدای کار به سراغ اهداف بلندمدت نروید و تمرکزتان را روی اهداف کوتاهمدت بگذارید؛ زیرا در چنینی شرایطی استراتژیهایتان بسیار بهتر جواب میدهد و در صورت وجود هرگونه مشکل، میتوانید آن را حل کرده و دوباره بازخورد بگیرید.
در این مرحله استفاده از روش 5s بسیار میتواند مفید و کاربردی باشد. این روش بهصورت کلی شامل فروش (sell)، صحبت کردن (speak)، خلق ارزشافزوده (serve)، صرفهجویی در هزینهها (save) و سروصدا کردن (sizzle) است که با بهکارگیری آن میتوانید اهدافی بسیار خوب برای خودتان تعیین کنید.
1 – فروش: بخش فروش یکی از چیزهایی است که تمامی کسبوکارها برای تقویت آن در حال تلاش هستند. درواقع هر شرکت حتی اگر بهصورت مستقیم روی فروش تمرکز نکند، درنهایت قصد دارد به آن دست پیدا کند.
برای هدفگذاریتان سعی کنید در بخش فروش هدفگذاری کنید و کارهایی را انجام دهید که باعث جذب مخاطب شده و درنهایت باعث فروش محصول و خدماتتان میشود.
بهعنوانمثال میتوانید تعیین کنید که تا مدتی ارسال رایگان و یا ارائه تخفیفهای اصولی انجام شود تا از این طریق مخاطبان جدیدی به دست آورید و درنهایت در بخش فروش بهتر عمل کنید.
2 – صحبت کردن: صحبت کردن یعنی کانالهای ارتباطی را پیدا کنید که مخاطبان هدفتان در آنان حضور دارند؛ بهصورت که بتوانید با برقراری ارتباطهایی خوب، هم نیازهایشان را بهخوبی تشخیص و برطرف کنید و هم آنان به مشتری وفادار تبدیل کنید.
اگر بتوانید در این زمینه موفق عمل کنید، مطمئن باشید در تمامی اهدافتان موفقتر خواهید بود و سرعت رشدشان چندین برابر میشود.
3 – خلق ارزشافزوده: هر فردی که دنبال رفع نیاز خودش میرود، همیشه به دنبال بهترین برندی است که میتواند انتخاب کند و درنهایت ارائه کردن ارزشافزوده به آنان، از اهمیت فراوانی برخوردار است. انجام این کار باعث میشود مشتری از شما بسیار راضی باشد و احتمال تکرار خرید از جانب او افزایش مییابد.
4 – صرفهجوی در هزینههای مختلف: طبیعتاً همیشه راه افزایش سود، افزایش فروش نیست و شما میتوانید با صرفهجویی در قسمتهای مختلف کسبوکارتان، جلوی هزینههای بیدلیل را گرفته و درنهایت سود حاصل از فروشتان را بیشتر کنید.
5 – سروصدا کردن: سروصدا کردن یا بهاصطلاح لید جنریشن، بهتمامی فعالیتهایی گفته میشود که نام شمارا در فضای آنلاین و آفلاین و بین مخاطبان هدف پخش میکند و باعث میشود آنان شمارا بشناسند.
به این کار اصطلاحاً برندینگ نیز گفته میشود که یکی از اصلیترین اهداف هر شرکت به شمار میآید.
3 – استراتژیهایتان را یادداشت کنید
بهصورت کلی استراتژی یعنی برنامهای دقیق و درست که تعیین میکند چگونه و با برداشتن چه قدمهایی به اهداف کوتاهمدت و بلندمدت خودتان برسید.
این مرحله، سومین محل از مدل بازاریابی سوستاک است که در آن باید دقت فروانی داشته باشید و بههیچعنوان از استراتژیهای احساسی استفاده نکنید.
برای درک بهتر استراتژی، فرض کنید ما میخواهیم از تهران به مشهد برویم و هدفمان همین است. در چنینی شرایطی و برای رسیدن به این هدف، راههای متفاوتی پیش روی ماست، یا پرواز، یا اتوبوس، یا ماشین، قطار و …
ما با تمامی این روشها میتوانیم به هدفمان برسیم، اما میدانیم که هواپیما سریعترین راه ممکن است.
در بازاریابی نیز دقیقاً همین موضوع صادق است و شما باید تعیین کنید که از چه استراتژیهایی میخواهید برای رسیدن به اهدافتان بهره بگیرید.
4 – تاکتیکهای موردنظرتان را تعیین کنید
بهصورت کلی تاکتیکها شامل تمامی ابزارهایی هستند که شما از آنان برای رسیدن به اهداف خودتان استفاده میکنید. مثلاً هنگام رفتن از تهران به مشهد، با هواپیما، پرواز استراتژی شما و هواپیما ابزارتان است.
امروزه و با پیشرفت روزافزون تکنولوژی، ابزارهای زیادی وجود دارند که در بازاریابی بسیار به ما کمک میکنند.
در مدل بازاریابی sostac، شما میتوانید از تاکتیکهای مختلفی استفاده کنید که در زیر چند مورد از آنان را برایتان آوردهایم:
سئو یا بهینهسازی برای موتورهای جستجو
سئو یا بهینهسازی سایت برای موتورهای جستجو یکی از قدرتمندترین تاکتیکهای بازاریابی است که درصورتیکه در آن خوب عمل کنید، مخاطبان بسیار زیادی که کاملاً هدفمند هستند به دست میآورید.
ازآنجاییکه هیچ جستجویی که در موتورهای جستجو بیهدف انجام نمیشود، درصورتیکه شما بتوانید در نتایج نخست قرار بگیرید بهسادگی میتوانید مشتریان جدیدی به دست آورید و بهمرورزمان آنان را تبدیل به مشتری وفادار کنید.
تبلیغات کلیکی گوگل
ازآنجاییکه سئو امری بسیار زمانبر است و نیاز به هزینههای زیادی دارد، تبلیغت کلیکی گوگل میتواند یک مکمل خوب برای شما باشد.
این تبلیغات دقیقاً مانند سئو است با این تفاوت که در ازای هر کلیکی که از گوگل دریافت میکنید باید مبلغ مشخصی را بپردازید درصورتیکه سئو رایگان است. این روش سریع بوده و بلافاصله در رتبههای نخست قرار میگیرید اما سئو نیاز به زمان زیاد و اقدامات مختلف دارد.
همکاری درفروش یا افلیت مارکتینگ
همکاری درفروش یکی از روشهایی است که در چند سال گذشته رشد بسیار خوبی در ایران داشته است و کسبوکارهای مختلف را برای آن ترغیب کرده است.
همکاری درفروش بهصورت کلی به این معناست که شمارد ازای بازاریابی برای محصولات یک یا چند شرکت مختلف، درصدی از سود آن را دریافت میکنید.
اگر از این تاکتیک در مدل بازاریابی sostac استفاده کنید، میتوانید مشتریان زیادی به دست آورید و برندتان دائماً رشد میکند.
ایمیل مارکتینگ
ایمیل مارکتینگ نیز یکی از تاکتیکهایی است که تقریباً در تمامی مدلهای بازاریابی دنیا استفاده میشود در صورت استفاده اصولی، میتواند نتایج زیادی برایتان داشته باشد. به کمک این ابزار شما میتوانید پیامهایتان را به تعداد زیادی از مخاطبان برسانید و احتمال جذبشان را بالا ببرید.
5 – برای اقدامهایتان برنامهریزی کنید
تا به اینجا تمامی کارهایی که انجام دادهاید بهصورت تئوری و روی کاغذ بوده است. در مرحله اقدام، شما باید هر چیزی که در مراحل پیش تعیین کردهاید را بهصورت عملی پیاده کنید.
مثلاً تولید محتوا، ساخت بک لینک، شروع تبلیغات در گوگل و … بخشی از این اقدامها به شمار میآیند.
6 – عملکردتان را بسنجید و در صورت نیاز بهبود دهید
این مرحله، آخرین مرحله از مدل بازاریابی sostac است که در آن میتوانید نتیجه تمام زحمات و عرقهایی که ریختهاید را ببینید که بسیاری از کسبوکارها لذتبخش است.
در این مرحله باید ببینید که اقدامهایی که انجام دادهاید تا چه اندازهای اثرگذار بوده و نقاط قوت، نقاط ضعف و اشتباهات خودتان را شناخته و سعی کنید اصلاحشان کنید.
ابزارهایی مانند گوگل آنالیتیکس، hotjar و … بسیار میتواند کمککننده باشد.
جمعبندی و نتیجه گیری
بهصورت کلی مدل بازاریابی sostac الگویی است که تعیین میکند چگونه ایدهها و طرحهایی که در ذهن دارید را بهصورت کاملاً عملی پیاده کنید و درنهایت نتایج بهدستآمده را تجزیهوتحلیل کرده و کارتان را بهبود دهید.
از این الگو میتوان در تمامی بخشهای زندگی برای رسیدن به اهداف مختلف استفاده کرد که در این مقاله از سایت مهدی عراقی آن را درزمینهٔ بازاریابی بررسی کردیم و گفتیم چگونه میتوانید پیادهاش کنید.
نظر شما چیست؟ تابهحال بازاریابی sostac انجام دادهاید؟ تأثیرات آن برایتان چه بوده است؟ خیلی خوشحال میشویم نظرات و سوالاتتان را در کامنتها بنویسید.